زمزیران(سردشتنامه) نوشته و پژوهشهای محمدفاضل شوکتی
| ||
|
زندگینامه حاج حسین خرازی اولین شهردار سردشتبه قلم: محمد فاضل شوکتیبر اساس اطلاعات بهدستآمده از فرزندان و فامیلهای این گونه بیان شده که اجداد حسین خرازی قبلاً ساکن بوکان و از بیگزاده های فیض الله بیگی سرای بوکان بودهاند بنا به دلایلی که برای نگارنده مشخص نگردیده، به عراق کوچ کرده و در شهر کوی سنجاق (یکی از شهرهای کردستان عراق) ساکن میشوند، حدود یکصد سال قبل به دلیل اختلافات خانوادگی یا عشیرهای با یکی از عشایر قدر ساکن در شهرکویسنجاق درگیر در نتیجه این درگیریها یک نفر کشته میشود. خانواده مقتول به خونخواهی برمی خیزند خانواده حمله بردنده از بیم اینکه موضوع دامنهدار نشود و خونی دیگری جاری ریخته نشود در اثر این در گیریها از مجموع خانوادههای ساکن در کویسنجاق سه خانواده که در این درگیریها مشارکت داشتهاند؛ یعنی خانوادههای شمامی (صالح شمامی و همسرش خورشید) و خانوادههای واحدی (حاجی رسول شاهیجان) و خانواده خرازی (مادرش پیروز) از بیم جان خود به کردستان ایران آمده میآیند و بقیه فامیل که در درگیری مشارکت نداشتهاند در عراق باقی میمانند. (که اکنون نیز در شهرهای قلعه دیزه، رانیه، شهرسلیمانیه پراکندهاند). نام پدر حسین خرازی رشید بوده که ایشان را با کنیه (مستەفاحەحەی) میشناختهاند و پیشهاش تجارت توتون، پوست، خواربار بین کردستان ایران و عراق بوده است. مادر حسین خرازی (پیروز خاتون) در اثنای این بازگشت حامله بوده که شوهرش را از دست میدهد، یعنی حسین خرازی قبل از تولد یتیم میشود، فقدان سرپرست، مهاجرت به سردشت باعث تنگدستی بسیاری برای خانواده میشود.در جریان این کوچ اجباری (پیروز خاتون) همسر (مستەفاحەحەی) حامله بود، در بین راه در شهر "قلعەدیزه" (عراق) وضعحمل کرده فرزند ذکور به دنیا میآید (سال ۱۲۸۸) که نامش را حسین میگذارند، در روز بعد (خورشید همسرصالح شەمام) وی نیز حامله بوده به فاصله یک روز بعد از تولد حسین خرازی در روستای بیوران بالا سردشت، مطلب شمامی که با حسین خرازی عموزاده است از مادر متولد میشود (تاریخ تولد شناسنامهای حاج مطلب تاریخ تولد اول فروردین ۱۳۰۱ قید شده است که صحیح نیست. (تولد حسین متولد سال ۱۲۸۸ خرازی با تولد مطلب شمامی یک روز فاصله داشته است؛ یعنی یک روز بعد از تولد حسین خرازی در قلعه دیزه مطلب شمامی روز بعد در بیوران بالا متولد میشود درصورتیکه اطلاعات مندرج در اسناد ثبتاحوال مغایر این تاریخ است).مادر حسین خرازی پیروز خاتون در سردشت یک برادر داشت بنام حمزه لطفی مشهور به (حەمزەکۆل) به خانه ایشان میرود بدین ترتیب سرپرستی خواهرش پیروز و خواهرزادهاش حسین خرازی را، دائیاش حمزه لطفی به عهدهدار میشود. بدلیل تنگدستی و فوت پدر زندگی حسین خرازیو مادرش از همان کودکی با درد و مشقت فراوان شروع میشود. حمزه لطفی علاقه زیادی به خواهرزاده اشحسین خرازی، داشته و زیرکی و توانمندی وی را ملاحظه میکند در حد وسع و توان خود و امکانات موجود وقت دو (چهارپا) برای خواهر زادهاش خریداری میکند و مقداری دستمایه به وی میدهد تا بصورت مستقل کار کند. حسین خرازی که فردی با مناعت طبع بوده از اینکه سربار دائی خود باشد شرم میکند از فرصت استفاده کرده و با تمام توان کارکرده و از هیچ کاری برای امرارمعاش خود و مادرش کوتاهی نمیکند؛ از آوردن هیزم گرفته و باربری و تجارت و خریدوفروش مایحتاج عمومی مردم طوریکه هم خرج خود و مادرش را در میآورد و هم مبلغی به دائیاش کمک میکند و ضمن انجام کار روزانه مبادرت به ثبت نام در مکتبخانه و خواندن مینماید و تا مقطع ششم ابتدائی نظام قدیم موفق به ادامه تحصیل میشود.از همان دوران و در مکتب پشتکار و فراست و استعداد ایشان نمایان میشود و از دوران جوانی در اداره امورات اجتماعی، اجرائی و مدیریتی و مشارکت نموده وهمیشه یک سروگردن از سایر هم سن و سالانش بالاتر ظاهر میشود. ذوق بالا و حاضرجوابی و خط بسیار زیبای ایشان در زمانی که تعداد با سوادان سردشت بسیار قلیل بود باعث رشد سریع ایشان میشود، به صورتی که هر جا مشکلی به وجود میآمد یکی از افرادی که مورد مراجعه قرار میگرفت ایشان بودند. ازهمان زمان ایشان با نام میرزا حسین در رفع و رجوع مشکلات مردم و نوشتن نامه و قراردهای بین مردم اشتهار پیدا میکند!حسین خرازی از ابتدای زندگی شغلهای مختلفی را اختیار نموده و جهت امرارمعاش از هیچ کسبوکار حلالی فروگذاری نمینماید؛ حسن خرازی اولین کار رسمی خود را که پیمانکاری (سرکارگری) جاده سردشت مهاباد است تحول گرفته و در انجام این پروژه به نحو احسن انجاموظیفه مینماید، همین حسن انجاموظیفه پیمان باعث جلبتوجه مسئولین منطقهای به ایشان میشود و چندین مرتبه به دلیل پشتکار و مدیریت عالی مورد تشویق مقامات آن دوره قرار میگیرند.در سال ۱۳۴۶ هنگامی که سردشت رسماً به شهرستان تبدیل میشود، آقای رضوانی بهعنوان اولین فرماندار سردشت معرفی میشوند. سردشت تا آن زمان بخش از توابع شهر مهاباد بود. از سال ۱۳۰۷ تا ابتدای تبدیل سردشت به شهر چندین نفر بهعنوان نماینده بلدیه بهعنوان شهردار وظایف شهرداری را انجام داره اند (وهاب امینی-حاج صالح شافعی-سیداحمد حسینی). اما اکنون سردشت یه شهر تبدیل شده و جهت اداره امورات شهری میبایست شهرداری برای سردشت انتخاب شود. زمانی که اولین فرماندار سردشت آقای رضوانی (اهل ارومیه) در سردشت انجاموظیفه مینمودند یک تلفنگرام از استانداری دریافت مینماید مبنی بر اینکه یک نفر برای تصدی پست شهرداری سردشت انتخاب شود، فرماندار وظیفه انتخاب شهردار را به اعضای انجمن شهر که حسین خرازی نیز یکی از اعضای انجمن شهر بود واگذار مینماید. پس از شور و مشورتهای فراوان مناسبترین گزینه؛ حسن خرازی برای تصدی شهرداری سردشت معرفی میشود.در همان زمان از طرف استان تلگرامی مبنی به معرفی شهردار به استان مخابره میشود؛ تا سریعاً فرماندار وقت آقای رضوانی در معیت آقای حسین خرازی به استانداری وقت مراجعه نمایند، در زمان وصول تلگراف به دلیل بارش برف سنگین در سردشت و حومه و باز نبودن جاده از طرف فرماندار به استانداری اعلام میشود که مراجعه به ارومیه بهوسیله اتومبیل مقدور نمیباشد، لذا استاندار دستور انتقال فرماندار و آقای حسین خرازی را به مرکز استان توسط هلیکوپتر صادر مینماید. موضوع دعوت آقای خرازی به استان و معرفی ایشان بهعنوان شهردار سردشت بود که در جلسه تشکیلیافته با مخالفت آقای خرازی روبرو میشوند وقتی دلیلش را از ایشان میپرسند آقای خرازی جواب میدهند اداره و احداث شهرداری با دستخالی کاری و بدون امکانات ملی و ماشینآلات غیرممکن است لذا نمیتوانم قبول نمایم. باوجود اصرار فراوان استاندار، آقای حسین خرازی شرط قبول نمودن پست شهرداری را اختصاص اعتبارات مناسب اعلام مینماید؛ لذا فیالمجلس مبلغ یکصد و چهل هزار تومان اعتبارات اولیه توسط استاندار وقت برای اقدامات اولیه و انجام اقدامات عمرانی لازم در نظر گرفته میشود، این اصرار آقای خرازی باعث شد که استاندار اظهار نماید اغلب افراد با پیشنهاد و تطمیع درخواست انتصاب مینمایند ولیکن این موضوع در مورد آقای حسین خرازی برعکس بود ایشان تا نگرفتن اعتبارات لازم تصدی شهرداری سردشت را قبول نکردند!یکی از سوالات جالبی که استاندار از حسین خرازی سوال میکند که سابقه اجرائی داری؟ حسین خرازی میگوید بله.استانداراز ایشان سوال میکند متاهلی یا مجرد:حسین خرازی پاسخ میدهد: بله متاهل هستم و سه همسر و سیزده فرزند دارم!استاندار مجدداً سوال میکند آیا هیچ مشکلی در اداره همسرانت داری؟حسین خرازی پاسخ میدهد: نه قربان خوشبختانه هیچ گونه مشکلی ندارم!استاندار میخندد و دستور میدهد فوری حکم حسین خرازی را صادر نمایند، میگوید کسی که سه همسر و 13 فرزند داشته باشد و مشکلی نداشته باشد به یقین میتواند سه شهر را اداره کند!و اینچنین حسین خرازی بعنوان اولین شهردار شهر جدیدالتاسیس سردشت منصوب میشود. شهرداری سردشت در اولین ساختمان استیجاری خود (منزل آقای عطاری) که از دو اتاق و یک راهرو تشکیلیافته بود مستقر میشود. بعد از یک سال باوجود فعالیتهای چشمگیر شهردار یک ساختمان مدرن برای شهرداری احداث میشود (بالاتر از اداره پست فعلی سردشت، مابین اداره پست و دادگستری فعلی) در آن واقع شده است.در آن زمان در محل فعلی شهر سردشت دو موقعیت که بهصورت گنداب (محل جمعشدن فاضلابهای) درآمده توسط آقای حسین خرازی مشخص میشود. آقای خرازی مطلع میشوند که نخست وزی (دکتر اقبال) چند ماه آینده در نظر دارد از سردشت بازدید به عمل آورد، لذا ایشان با ابتکار عمل خاصی دستور خرید دو دستگاه بلوکزنی را صادر مینماید، در آن موقع (هنگام خرید دستگاههای بلوکزنی کسی نمیدانست آنها به چه دردی میخورند)، و اقدام به بریدن و ساخت بلوک و بنای حصار دور زمینها مشخص شده به ارتفاع نیم متر مینماید. به هنگام حضور دکتر اقبال بازدید وزیر کشور از آقای حسین خرازی سوال میکند این محوطه کشیها برای چیست؟ ایشان جواب دادند این زمینها برای احداث پارک و سینما در نظر گرفته شده است . وزیر کشور سؤال مینمایند با چه بودجهای میخواهی اقدام به ساخت این بناها نمائی؟ جواب میدهند قربان منتظر تشریففرمایی شما بودیم، بلافاصله باخنده از حاضرجوابی و جسارت ایشان خوشش میآید لذا در جا نخستوزیر وقت دکتر اقبال دستور میدهند مبلغ یکصد و هشتاد هزار تومان جهت احداث این دو ساختمان برای شهرداری سردشت در نظر گرفته شود. در آن زمان برق سردشت بهوسیله یک موتور کوچک تهیه میشد که اکثر شبها کار نمیکرد و سردشت عملاً فاقد برق بود. در هنگام ضیافت شامی که در محل سالن شهرداری بهافتخار آقای نخستوزیر دکتر اقبال ترتیب داده شده بود، آقای حسین خرازی یک نفر را مخفیانه به نزد آقای (احمد برقی) که در آن زمان تکنسین برق اداره برق سردشت بود فرستاده و میگویند موتور را خاموش نماید، بعد از خاموشی برق نخستوزیر ناراحت شده و دلیل خاموشی برق را از شهردار جویا میشود، آقای خرازی به ایشان میگویند قربان بهخاطر مراسم امشب دستور دادم از بانه وسایل یدکی موتوربرق امانت گرفته و روشنائی امشب را تأمین نمایند و لیکن متأسفانه ظاهراً این اقدامات نتوانسته جوابگوی تأمین برق امشب باشد و محفل ما را روشنیبخش باشد، وزیر کشور همانجا دستور میدهند اعتبارات لازم برای خرید دو موتور بزرگ برق (ساخت کشور روسیه) برای شهر سردشت اختصاص داده شود، در همین راستا شخص شهردار برای خرید موتورهای برق به تهران مراجعه مینمایند، در خرید دو دستگاه موتوربرق آقای خرازی موفق به گرفتن مبلغی تخفیف میشود که با آن مبلغ یک دستگاه ماشین سیمرغ خریداری نموده و ساختمان اداره برق را تکمیل مینماید.در فردای آن روز مجدداً ضمن بازدید استاندار وقت به آقای حسین خرازی قول تحویل یک جیپ شخصی را میدهد. لازم به توضیح است در آن زمان زبالههای شهر سردشت توسط گاری دفع میشده است، آقای خرازی میگویند در جایی که مردم شهرم برای دفع زباله شهر فاقد وسیله نقلیه هستند ماشین به چه درد من میخورد لذا درخواست مینماید ماشین جیپ را با یک دستگاه کمپرسی تعویض نماید که مورد موافقت استاندار واقع میشود و یک دستگاه کمپرسی از نوع روسی تحویل شهرداری سردشت میشود. آقای خرازی با فعالیتهای چشمگیر خود اقدام به فاضلاب کشی شهرسردشت نمود که آثار آن هنوز هم باقی بوده و در خیابان اصلی شهر مورد استفاده قرار میگیرد.در آن موقع مغازههای اصلی شهر بهصورت دخمه ایجاد و بسیار چهره نازیبایی داشتند که در چند نوبت دستور تخریب، عقبنشینی و نوسازی آن مغازهها را توسط آقای حسین خرازی شهردار وقت صادر میشود، آثار آن هنوز باقی است.سردشت فاقد خیابان کمربندی بود احداث خیابان کمربندی با امکانات محدود و بدون وجود ماشینآلات سنگین از قبیل لودر و بولدوزر و فقط بهوسیله بیل و کلنگ و کارگر از محل مقبره شیخ مولانای کنونی تا محل فرمانداری فعلی از دیگر اقدامات عمرانی آقای حسین خرازی به شمار میآید. موردی شایانذکر اینست تعداد زیادی بهنگام تعریض و احداث خیابان کمربندی بهاندازه (پهنای خیابان) معترض بودن که در همان زمان ایشان اظهارمی داشتند اگر امکان داشت و زمینهای موجود اجازه میداد خیابان را از این هم که هست عریضتر احداث مینمودم و اظهار میداشتند گذشت زمان ثابت میکند که این خیابان در آیندههای نزدیک حتی برای شهر کوچک خواهد بود.خیابان امام (ره) فعلی و پهلوی سابق نیز در زمان تصدی حسین خرازی بهعنوان شهردار سردشت ساخته شده است.وضوخانه مسجد سرچشمه سردشت که در آن موقع مورد استفاده عموم قرار داشت وضعیت ناجوری داشت و استفاده از آن کاملاً غیربهداشتی بود دستور تخریب و نوسازی آن را صادر نمود، عدهای قبل از اقدام به نوسازی بهر دلیلی به ساختمان شهرداری حمله برده و درخواست توفقت عملیات ساخت و نوسازی بنای قدیمی وضوخانه را داشتند و لیکن ایشان مردم را قانع نمودن که منتظر اقدامات باشند و بعداً قضاوت نمایند. پس از اتمام عملیات نوسازی وضوخانه مسجد سرچشمه همان مردم بهپاس قدردانی و تشکر به حضور شهردار رفتند و از پیشداوری عجولانه خود اظهار پشیمانی نمودند. یکی دیگر از اقدامات عمرانی حسین خرازی بهعنوان شهردار سردشت تعریض سرپوشیده کردن سرچشمه آب آشامیدنی سردشت بود که تا آن زمان در معرض سم آلایی و کاملاً غیربهداشتی بود. برای اولینبار اولین آسفالتکاری خیابانها و کوچهها و معابر سردشت نیز در زمان تصدی حسین خرازی انجام شده است. بعد از انقلاب نیز شخص ایشان به دلیل جسارت و شهامت اعتماد به نفسی که داشتند دراکثرامورات سردشت مداخله نموده و بهعنوان ریشسفید و معتمد شهردار مدیریت امورات شهر مشارکت داشتهاند و مورد مشاوره اکثر مسئولین محلی قرار گرفتهاند و در سفرهای مسئولین کشوری جز افرادی بودند که اداره تشکلهای مردمی را عهدار بودهاند و هم ایشان باوجود افراد تحصیلکرده این شهر نسبت به ایراد بیانات و شرح مشکلات شهر سردشت برای مسئولین پیشقدم بودهاند. سوابق اجرائی و اداری:اولین شهردار سردشت- عضو انجمن شهر چندین دوره- عضو انجمن شهرستان-مدیرعامل شیر و خورشید- مدیرعامل هلالاحمر- معتمد شهر از آخرین دقایق حیات-کارشناس دادگستری- اولین کار رسمی حسین خرازی سرکارگری در ساخت جاده سردشت مهاباد شروع میشود- دریافت تشویقنامه از بازرسی شاهنشاهی به دلیل فعالیتهای عمرانی چشمگیر در تصدی شهرداری- اولین شورای داوری دادگستر بهوسیله حاج حسین خرازی با امضا حکم از طرف وزیر دادگستر (پیش از انقلاب اسلامی). اقدامات برجسته:احداث بیمارستان سردشت- احداث فاضلاب کشی بهصورت مدرن سردشت- احداث خیابان کمربندی (بدون هرگونه ماشینآلات سنگین با بیل و کلنگ) توسط کارگران شهرداری- احداث سینمای سردشت- احداث پارک سردشت (پارک اصلی شهر)- سرپوشیده کردن سرچشمه آب آشامیدنی شهر سردشت- احداث خیابان امام (پهلوی سابق)- احداث حوض و وضوخانه مسجد سرچشمه سردشت بهصورت فعلی.روحش شاد و راهش پر رهرو باد – محمدفاضل شوکتی(ویرایش جدید) لطفاً نظرخودتان(انتقاد-پیشنها) را درخصوص مطلب خوانده شده برایمان ارسال کنید!شماره تلفن:00989146310566 نظرات شما عزیزان:
دستت خوش بیت کاک فازیل گیان: ئه با به تانه خویند نه ویان خوشه نوسینیان به نرخه بو میژوی سه رده شت
واقعا آدم با عرضه ای بوده،خدا رحتش کناد ومایه افتخار است.
دوست يك آدمِ خوب بودن،خيلي خوب است دوست ِ خوب ، دوست خوب است . مجازی یا واقعی بودنش اهمیتی ندارد . چند کیلومتر دور بودنش از تو اهمیتی ندارد . ا [ 1 فروردين 1398برچسب:اولین شهردار سردشت, خدمات برجسته حسین خرازی,معمار نوین سردشت, بیمارستان سردشت, سینمای سردشت, شهر سردشت,حسین خرازی-شهر سردشت,تاریخ سردشت,تاریخچه شهرداری سردشت,محمدفاضل شوکتی-سردشتنامه,شهرداران سردشت,, ] [ 1:0 ] [ محمد فاضل شوکتی ]
|
|
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |